
|
چهار شنبه 15 مرداد 1393برچسب:, :: 12:5 :: نويسنده : ملیکا
یاد گرفته ام
ياد گرفته ام که چگونه بي صدا بگريم ياد گرفته ام که هق هق گريه هايم را با بالشم ..بي صدا کنم تو نگرانم نشو !! همه چيز را ياد گرفته ام ! ياد گرفته ام چگونه با تو باشم بي آنکه تو باشي ! ياد گرفته ام ....نفس بکشم بدون تو......و به ياد تو ! ياد گرفته ام که چگونه نبودنت را با روياي با تو بودن... و جاي خالي ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم ! تو نگرانم نشو !! همه چيز را ياد گرفته ام ! ياد گرفته ام که بي تو بخندم..... ياد گرفته ام بي تو گريه کنم...و بدون شانه هايت....! و مهمتر از همه ياد گرفتم که با يادت زنده باشم و زندگي کنم ! اما هنوز يک چيز هست ...که ياد نگر فته ام ... که چگونه.....! براي هميشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم ... و نمي خواهم که هيچ وقت ياد بگيرم .... تو نگرانم نشو !! فراموش کردنت" را هيچ وقت ياد نخواهم گرفت
روزي مي آيد
نظرات شما عزیزان: سعید
![]() ساعت11:10---16 مرداد 1393
ﻋﺸﻖ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺁﻧﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺗﻤﺎﻡ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ
ﺑﺎﻣﺸﺖ ﺑﮑﻮﺑﻪ ﺭﻭﻯ ﺳﯿﻨﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻪ ﺑﺮﻭﺗﻨﻬﺎﯾﻢ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻥ ﺁﺭﻭﻭﻡ ﺑﻐﻠﺶ ﮐﻨﻪ ﺑﮕﻪ ﻧﺰﻥ ﺩﺳﺘﺖ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ![]() سعید
![]() ساعت13:24---15 مرداد 1393
مخاطب خااص
دوﺱ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺒﺮﻣﺖ ﯾﻪ ﺟﺎﯼ ﺷﻠﻮﻍ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﻠﻮﻍ ﻭﺍﯾﺴﺘﻢ ﺍﻭﻥ ﻭﺳﻂ ﻧﮕﺎﺕ ﮐﻨﻢ! ﺑﮕﻢ: ﺍﯾﻨﺎﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ؟ ﺑﮕﯽ: ﺁﺭﻩ! ﺑﮕﻢ: ﺗﻮ ﻫﯿﺎﻫﻮﯼ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻣﺎ ﺑﺎﺯﻡ ﻣﻦ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﻓﻘﻂ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﺮﺩﻩ، ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺸﻪ! بگم: ﺻﺪﺍﻫﺎﺷﻮﻧﻮ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﯼ؟ ﺑﮕﯽ: ﺁﺭﻩ! ﺑﮕﻢ: ﺗﻮ ﺍﻭﺝ ﻫﻤﯿﻦ ﺻﺪﺍﻫﺎ ﺩﻟﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﺮﺩﻩ، ﺑﮕﻢ: ﺣﺎﻻ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﺑﺒﻨد بگو ﭼﻪ ﺣﺴﯽ ﺩﺍﺭﯼ؟ بگی: ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮔﻢ ﺷﺪﻡ ﺑﯿﻦ ﯾﻪ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ! ﺑﮕﻢ: ﺍﮔﻪ ﻧﺒﺎﺷﯽ ﮔﻢ ﻣﯿﺸﻢ ﺑﯿﻦ ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻏﺮﯾﺒﻪ! ![]() ![]()
![]() |